محل تبلیغات شما



اسلام از بدو ظهور با تمام قدرت و توان با خرافه پرستی به مبارزه برخاست و درصدد برآمد تا فکر بشر را از آلودگی ها و اوهام پاک و در جهت تعقل گرایی و حکمت و منطق هدایت کند که نمونه عملی آن را می توان در برخورد با بعضی از اوهام از سوی پیامبرص» اسلام مشاهده کرد.

در این مبجث به برخی از نکاتی که مبین مبارزه دین اسلام با خرافه پرستی و خرافه گرایی است به صورت مختصر اشاره می کنیم:

۱ـ از دید اسلام، هر عملی اعم از گفتار، رفتار و اعتقاد که برخلاف مبانی دینی و عقلی باشد، خرافه است. کسانی که خرافات را با دین مرتبط می دانند، یا دین را درست نشناخته اند یا مغرضانی هستند که با ایجاد شبهه و شائبه می خواهند چهره پاک دین را آلوده و مشوه سازند.(۱)

2ـ اسلام خرافات را به منزلۀ غل و زنجیرهایی می داند که بشر بر دست و پای فکر و روح خود بسته است. در قرآن کریم در چهار جا از جمله در آیۀ ۱۵۷سوره اعراف آمده است: همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر امّی» پیروی می کنند؛ پیامبری که صفاتش را در تورات و انجیلی که نزدشان است، می یابند. آنها را به معروف دستور می دهد و از منکر باز می دارد، اشیاء پاکیزه را برای آنها حلال می شمرد و ناپاکی ها را تحریم می کند و بارهای سنگین و زنجیرهایی را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) برمی دارد.».

در قرآن کریم اغلال، هم در مورد دنیا و هم در مورد آخرت به کار رفته است. منظور از غل و زنجیر در دنیا، زنجیر جهل و نادانی، زنجیر انواع تبعیضات و زندگی طبقاتی، زنجیر بت پرستی و خرافات و زنجیرهای دیگرند. پیامبران مبعوث شدند تا از طریق دعوت پیگیر و مستمر، با کمک علم و دانش و از راه دعوت به توحید و دعوت به اخوّت دینی و برادری اسلامی و مساوات در برابر قانون، این زنجیرها را از دست و پای مردم بردارند.(۲)

اسلام با دعوت به تفکر و تعقل، انسان ها را از پذیرش بی دلیل و تقلید کورکورانه از دیگران برحذر می دارد، برای هر پدیده ای سبب و علت خاصی را قرار می دهد تا ما گرفتار شانس و اتفاق و خرافاتی از این قبیل نشویم. امام صادقع» می فرمایند: أَبَی اللَّهُ أَنْ یُجْرِیَ الْأَشْیَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِکُلِّ شَیْ ءٍ سَبَباً.؛ خداوند متعال، خودداری و امتناع فرموده که کارها را بدون اسباب فراهم آورد، پس برای هر چیزی سبب و وسیله ای قرار داده است.».(۳)

3ـ برقی در کتاب المحاسن با سندی از حضرت امام موسی بن جعفرع» نقل می کند که آن حضرت فرمودند: هنگامی که ابراهیم فرزند رسول اکرمص» رحلت کرد، خورشید گرفت و مردم نزد خود گفتند این خورشیدگرفتگی به سبب مرگ فرزند پیامبرص» بوده است، اما پیامبر خداص» بر منبر رفتند و پس از حمد و ثنای الهی فرمودند: ای مردم، ماه و خورشید دو آیه از آیات الهی اند که به امر او در جریانند و هیچ گاه به سبب مرگ یا زندگی کسی کسوف و خسوف پدید نمی آید. پس هنگامی که کسوف یا خسوف رخ داد، نماز بخوانید.» سپس از منبر پایین آمدند و همراه با مردم نماز خواندند.

پیامد های خرافات

1ـ خرافات، آفت دین: دین استوارترین ستون حیات مادی و معنوی انسان است که به او عزت و شرافت می بخشد و او را از اسارت ها و تعلقات و وابستگی های نفسانی و حیوانی آزاد می سازد. دین، امری قدسی و الهی است که در آن خطا و اشتباه و آسیب و آفت راه ندارد. خطاپذیری و اشتباه کاری مربوط به امور بشری است و آسیب و آفت در بحث آسیب شناسی دین و دینداری به حقیقت دین باز نمی گردد، بلکه به نحوۀ رویکرد مردمان به دین و فهم و تلقی انسان از دین و نوع معرفت دینی و شیوۀ دینداری باز می گردد. وارد کردن خرافات و بدعت ها در دین، نمایش چهره ای موهوم و خیالی و غیر واقعی از دین و. از آفات و آسیب های بسیار خطرناک ابقاء و گسترش و توسعه دین در جوامع بشری است. آمیخته شدن آموزه های اصیل دینی با خرافات، بدعت ها و مسائل خارج از دایره دین و عقل، سبب ایجاد تصویر غیرواقعی و غیر قابل قبول از دین خواهد شد که نتیجه اش طردشدن دین است.(۴)

2ـ تهاجم فرهنگی و ترویج خرافات: از ابزارهای مهم دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی ایران، تهاجم فرهنگی علیه باورها، اعتقادات و مقدسات است. این تهاجم گسترده در قالب توهین به قرآن و اسلام و پیام آور آن، تحقیر دستورات اسلامی و بزرگان جهان اسلام، رواج ابتذال، بی بند و باری، سرگرم شدن به بازی ها و لذات دنیایی، ترویج عقاید خرافی، فرقه های انحرافی و. می باشد. این تهاجم با ابزارهای گوناگونی چون کتاب، رومه و نشریات، فیلم، سخنرانی و کاریکاتور انجام می گیرد و با توجه به رسانه های وسیع و فراگیری که دشمنان در اختیار دارند هجومی سازمان یافته و همه جانبه را بر ضد اسلام و مسلمانان انجام می دهند. غرب در این برنامه ها می کوشد اسلام را دینی تروریستی و تروریست پرور، خشونت طلب، مخالف آزادی، استبدادخواه، خرافی و بی منطق معرفی کند تا در سایۀ این اتهامات ناحق به اهداف شوم خود دست یابد.

آنان برخی از خرافات و مطالب سست و ضعیفی را که بعضاً توسط ناآگاهان یا دشمنان آگاه در منابع اسلامی یا در بین مسلمانان وارد شده است دستمایه چنین اتهاماتی قرار داده اند. دشمنان اسلام می کوشند با ارائه تصویری نادرست و غیرواقعی از اسلام، مسلمانان را نسبت به دین خود بدبین کنند و از اسلام جدا سازند. آنان از عدم آشنایی مسلمانان به دین خود سوءاستفاده می کنند و با بهره برداری از ابزار های تبلیغاتی و به روز، اسلام را همان گونه که خود می خواهند به مسلمانان معرفی می کنند. دشمنان همواره اسلامی را معرفی می کنند که در تضاد با منافع آنها نباشد، از این رو آشنایی عمیق با فرهنگ اسلامی، تهذیب و پاک سازی منابع اسلامی و زدودن خرافات از چهرۀ دین و تصحیح رفتار مسلمین و استفاده از ابزارهای گوناگون برای معرفی دین اسلام از راهکارهای مهم دفاع در برابر هجوم دشمنان است.(۵)

راهکارهایی برای پیشگیری از خرافات

1ـ بالا بردن سطح علم و آگاهی

منشأ عمدۀ خرافات، جهل و نادانی بشر است، بنابراین بالا بردن سطح علم و آگاهی یکی از مهم ترین راهکارهای عملی در پیشگیری از خرافات است. از همین رو اسلام و قرآن سفارشات زیادی به دانش و تفکر شده و دستیابی به معرفت صحیح و دوری از عقاید باطل و خرافی شده است. همۀ فقهای شیعه فرموده اند تقلید در اصول دین جایز نیست و انسان باید با فکر و تحقیق و دلیل این اصول را بپذیرد و به آنها یقین پیدا کند. بنابراین هر فرد مسلمانی باید باورها و اعتقادات خود را مستدل سازد، مطالعه و تحقیق در مسائل دین به ویژه مسائل اعتقادی را جزو برنامه های روزانه خود قرار دهد و روز به روز بر عمق و گسترۀ اطلاعات دینی و مذهبی خود بیفزاید تا بتواند ساحت اعتقادات خود را از خرافاتی که توسط افراد مغرض و ناآگاه ساخته و به اسم دین و مقدسات عرضه می شوند، پاک سازد و اسلام ناب محمدی را که همان مذهب حقه شیعه اثنا عشری (دوازده امامی) است، به دیگران نیز عرضه نماید.

اگر انسان با دلیل و استدلال مطلبی را باور کند، ایمانش با کوچک ترین شبهه سست نخواهد شد. به عنوان نمونه، سحر» واقعیت دارد،(۶) لکن اغلب مواردی که مردم آن را سحر می پندارند ناشی از توجه بیش از حد به خرافات و اوهام و سوءاستفاده عده ای سودجوست، زیرا آنها از واقعیت سحر اطلاعی ندارند. همان طور که در جریان ساحران و حضرت موسیع» اتفاق افتاد، بخشی از سحر با تصرف در خیال انسان انجام می پذیرد.(۷) بدیهی است که افزایش سطح آگاهی های مردم بهترین راه برای مقابله با این مشکل اعتقادی است.

2ـ وجود رهبران دینی و پیروی از آنها

یکی از حکمت های وجود رهبران دینی و معصوم، پاسداری از دین و آیین خداست. امیرمؤمنان، علیع» در کلامی نورانی و کوتاه، وم وجود رهبران الهی در هر عصر و زمان را بیان فرموده اند: زمین هیچ گاه از قیام کننده با حجت و دلیل، خواه ظاهر و آشکار باشد یا مخفی و پنهان. خالی نمی ماند تا دلایل و اسناد روشن الهی ضایع نگردند و به فراموشی نگرایند».(۸)

با گذشت زمان و آمیختن سلیقه ها و افکار شخصی و خرافات به مسائل مذهبی و گرایش های مختلف به سوی برنامه های ظاهرفریب مکتب های انحرافی و دراز شدن دست مفسده جویان به سوی مفاهیم آسمانی، اصالت پاره ای از این قوانین از دست می رود و دستخوش تغییرات زیان بخشی می گردند، بنابراین آیا ضروری نیست که در میان جمع مسلمانان کسانی باشند که مفاهیم فناناپذیر تعالیم اسلامی را در شکل اصلی اش حفظ کنند و برای آیندگان نگه دارند؟

بدیهی است که دیگر وحی آسمانی بر کسی نازل نمی شود، زیرا با خاتمیت دین اسلام، باب وحی تشریعی برای همیشه بسته شده است، پس آیین اصیل چگونه باید حفظ و جلوی تحریفات و تغییرات و خرافات گرفته شود و این آیین برای نسل های آینده محفوظ بماند؟ آیا جز این است که باید این رشته به وسیلۀ یک پیشوای معصوم، خواه آشکار و مشهور باشد یا پنهان و ناشناس ادامه یابد؟ بنابراین راه ورود و دسترسی به حقایق، راه کسانی است که خداوند سبحان آنها را وسیلۀ فیوضات و باب علم خویش قرارداده است که همان پیامبر اسلامص» و ائمۀ طاهرینع» هستند، نه خرافات و بدعت هایی که ساخته و پرداختۀ بشر عادی است. خداوند متعال در قرآن می فرماید:

ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ؛(۹) و شما آنچه را که رسول حق دستور می دهد بگیرید و هر چه را که نهی می کند واگذارید و از خدا بترسید که عقاب خدا بسیار سخت است ». پیروی کامل از تعالیم حیات بخش رهبران آسمانی، ضامن محفوظ ماندن از ظلمات خرافات و انحرافات است.

3ـ توجه به قرآن و تعالیم آن

از مهم ترین راهکارهای عملی برای پیشگیری از خرافات، توجه به قرآن کریم و تعالیم آن است. قرآن کریم با ارائه تصویری صحیح از خداوند متعال و تنزیه ذات مقدسش از هرگونه شائبه جسمانیت و صفات نقص و همچنین پیراستن دامن پاک انبیا و اولیای خدا ع» از هرگونه آلودگی های بشری و نسبت های ناروا نقش مهمی در دور نگهداشتن اذهان و افکار از هرگونه عقیدۀ خرافی و انحرافی ایفا می کند.

قسمت بسیار مهمی از قرآن کریم به صورت سرگذشت اقوام پیشین و داستان های گذشتگان بیان شده است. این کتاب تربیتی و انسان ساز، تاریخ، داستان و حکمت هائی دارد که بخشی از آنها نمونه هایی از تاریخ اصیل و خالی از خرافات و دروغ پردازی ها و تملق ها و ثناخوانی ها و تحریف ها و مسخ هاست. خداوند پس از بیان داستان مباهله می فرماید: إِنَّ هذا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقّ؛ این داستان به حقیقت سخن حق است».(۱۰) و بعد از بیان گوشه ای از زندگی حضرت عیسیع» می فرماید: الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ؛ سخن حق همان است که از جانب خدا به تو رسید».(۱۱)

داستان های قرآنی متضمن واقعی هائی هستند که در جهان پدید آمده اند و نه خیال پردازی و لذا قرآن برای پی بردن به حقایق زندگی انبیا و زندگی پیراسته از خرافات منبع معتبری است. علاوه بر این دعوت قرآن کریم به تفکر و اندیشیدن پیرامون قصص انبیاء و سایر حقایق عالم هستی، گام مهمی در پیشگیری از خرافات است. خداوند در آیه دیگری می فرماید: فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ؛ این داستان ها را به خلق بگو شاید بیندیشند و بیدار شوند».(۱۲)

4ـ وظیفه دینی علمای اسلام در برابر خرافات و بدعت ها از نظر قرآن

قرآن در چندین موضع، بیان حقیقت را وظیفة اصلی علمای ادیان می داند و آنان را برای ترک این فریضه مورد عتاب شدید قرار می دهد: لَوْ لا یَنْهاهُمُ الرَّبّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما کانُوا یَصْنَعُونَ».(۱۳) دقت در کلمه یصنعون و کاربرد ویژه ای که در مقابل یعملون دارد (در صنع، حذاقت هست)، ما را بیشتر به اهمیت این مسئله واقف می سازد. قرآن می خواهد بگوید این گونه علما می خواهند با حیله از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کنند.

قرآن کتمان حقیقت علمای ادیان را سرزنش می کند و بیان حقیقت را به عنوان یک عهد ازلی، برای آنان می داند: وَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ مِیثاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنّاسِ وَ لا تَکْتُمُونَهُ؛(۱۴) خدا از آنان که کتاب آسمانی به آنها داده شد پیمان گرفت که حقایق را برای مردم بیان کنند و کتمان نکنند!»، إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدی مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنّاهُ لِلنّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللاّعِنُونَ؛(۱۵) خدا و تمام جن وانس و ملک، آن گروه از اهل کتابی را که آیات واضحی را که برای راهنمایی خلق فرستادیم کتمان و پنهان کردند، لعن می کنند.»

و در جایی دیگر آن را شدیدترین ظلم فرهنگی می نامد: وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللّهِ وَ مَا اللّهُ به غافل عَمّا تَعْمَلُونَ؛(۱۶) کیست ستمکارتر از آنکه شهادت خدا در باره این انبیاء (یا گواهی خدا به رسالت محمدص») را کتمان کند و خدا از آنچه می کنید غافل نیست.»

نتیجه گیری

خرافه و خرافه گرایی از دیرباز در هر جامعه ای وجود داشته است، ولی شیوع و رواج آن در بین جوامع مختلف، فرق می کند. خرافه گرایی امری موهوم و زاییده جهل است و تا زمانی که علم مطلق نصیب بشر نگردد، انسان ها پیوسته گرفتار اوهام و اباطیل خواهند بود. متأسفانه بخشی از خرافه ها با نیت خاصی از کشور های غربی به کشور ما منتقل شده اند که کارکرد ی دارند. مسئولان فرهنگی باید در این زمینه هوشیار باشند و به موقع این توطئه ها را خنثی کنند. خرافه از مظاهر فساد است و لذا باید با آن مبارزه کرد و به اصلاح آن پرداخت. خرافه بیماری ای است که بر تن جامعه عارض می شود و مصلح، طبیبی است که به معالجه بیماری می پردازد.

در این راستا دستگاه های فرهنگی کشور و مراکز آموزشی جامعه و حوزه های علمیه وظیفه دارند که اولاً خرافه ها را از دین بزدایند و دین حقیقی را در معرض دید و فکر مخاطبان خود قرار دهند و ثانیاً با بهره گیری از اامات جدید، تصویری را از دین ارائه دهند که در مقابل گزاره های نوین، صامت و ساکت نباشد. این دو مهم البته نیازمند جهد فراوان است.

بنابراین وم مبارزه با خرافه گرایی در روزگار ما اصلی تردیدناپذیر است. در این مسیر ابتدا باید معنای خرافه را به درستی شناخت و در عین حال در مسیر نفی خرافه، کرامات، امور خارق العاده غیبی و معنویت گرایی را نفی نکرد. البته این مسئله وم حذف خرافات از جامعه را نفی نمی کند و لذا تمام نهادهای فرهنگی و آموزشی کشور برای ریشه کن کردن خرافات در دین رسالت عظیمی را بر دوش دارند و کوتاهی در این زمینه قطعاً خسارات جبران ناپذیری را به اجتماع و دین وارد خواهد ساخت.


عقاید و خرافات از گذشته‌های دور در اکثر نقاط دنیا در بین مردم و مذاهب مختلف رواج دارد حتی کشورهای پیشرفته. خوب یا بد بودن آن را باید در زمان و مکان خاص خود سنجید.

به گزارش جام جم آنلاین،خرافه معمولاً روش تفکر عقلانی را زیر سوال برده و به عنوان مانعی در رشد هر کشوری مطرح می شود. در ادامه برخی از خرافاتی ترین کشورهای دنیا را به شما معرفی می کنیم:

هند

در لیست خرافاتی ترین کشورهای دنیا، هند مقام اول را به خود اختصاص داده است. هندی ها برای هر موقعیتی دلیلی دارند که این موضوع در واقعیت منطقی نیست. عبور گربه از مسیر شما، یا سر رفتن شیر هنگام جوشیدن همگی بدشانسی تلقی می شوند. در هند خرافات زیادی وجود دارد و مردم این کشور باید برای توسعه کشور خود از آنها دست بردارند.


چین

چین کشور دیگری است که مردم آن بسیار خرافاتی هستند. فنگ شویی که در هند نیز تمرین می شود از این کشور آمده است. تعداد بسیار زیاد دیگری نیز افسانه در همین رابطه وجود دارد. به عنوان مثال، بانوان شناگر برای بالا بردن شانس خود، یک کیسه چای را در لباس شنای خود قرار می دهند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که در چین نیز نتیجه گیری منطقی بخشی از زندگی روزانه مردم نیست.


یونان

در یونان جمله ای رایج وجود دارد با این عنوان که چشم بد و شرور همواره مراقب شماست» و این عبارت ریشه در خرافات دارد. علاوه بر این موضوع یونانی ها بر این باورند که شکستن بشقابها می تواند اتفاق های بد را دور کند. بنابراین وقتی پای این وقایع غیر طبیعی به میان می آید، یونان نیز از قافله عقب نمی افتد.

 


آمریکا

در کشوری مانند آمریکا نیز خرافات وجود دارد. مردم در ایالات متحده بر این باورند که بارندگی در روز ازدواج، بدشانسی می آورد. پراکنده شدن نمک نیز از نظر آنها خوب تلقی نمی شود. به همین دلیل است که در بحث اتفاق های غیر واقعی این کشور پیشرفته نیز در لیست خرافاتی ترین ها وجود دارد.


فیلیپین

لیست خرافات کشور فیلیپین تمامی ندارد. فیلیپینی ها بر این باورند که ریختن نمک روی زمین باعث می شود که مهمان خانه میزبان را ترک کند. علاوه بر اینها فیلیپینی ها اولین روز سال جدید تمام پنجره های خانه خود را باز می کنند چرا که فکر می کنند با این کار وقایع خوب به سراغ آنها آمده وشانس به آنها رو می کند. با این اوصاف لیست کشورهای خرافاتی همچنان ادامه دارد.


نیوزیلند

نیوزیلند کشوری بسیار زیباست که خرافات زیادی مرتبط با مراسم ازدواج دارد. مردم بومی نیوزیلند بر این باورند که ماه مراسم ازدواج شما و رنگ لباس عروسی تان می تواند بر زندگی شویی شما تاثیر بگذارد. شاید شنیدن این موضوع برای شما عجیب باشد اما برای مردمان نیوزیلند امری بسیار عادی تلقی می شود.


ژاپن

خرافات ژاپنی ها در فرهنگ و سنت های آنان ریشه دارد. ژاپنی ها لیستی طولانی در مورد وقایعی دارند که می توانند دلایل متفاوت داشته باشند. به عنوان مثال، عدد 4 برای آنها سمبل بدشانسی است. ژاپنی ها همچنین فکر می کنندکه عبور یک گربه سیاه از میانه راه شما مایه خوش شانسی است که این موضوع دقیقا عکس اعتقاد هندی هاست.


مصر

مصری ها از ابتدای تاریخ خرافاتی بوده اند! آنها موارد بسیار زیادی را بدشانسی تلقی می کنند که از آن جمله می توان بر وارونه شدن کفش ها، نگاه کردن در آیینه شکسته و باز کردن چتر در داخل خانه اشاره کرد.


فرانسه

فرانسوی ها منطق خاص خود را دارند. وارونه شدن نان توسط آنان بدشانسی پنداشته می شود. حتی در مهمانی ها، افراد باید به این موضوع بسیار توجه کنند. ضمن اینکه اگر تعداد مهمانان دور میز غذاخوری نیز 13 باشد این موضوع نیز نشانه ی بدشانسی می باشد. بنابراین مانند سایر کشورها، در فرانسه نیز مردم به این چیزهای عجیب باور دارند.


مکزیک

در لیست خرافاتی ترین کشورها، مکزیک نیز حضور دارد. مکزیکی ها فکر می کنند که لبخند زدن به نوزاد باید در حین لمس کردن آن باشد و در غیر اینصورت نوزاد بیمار می شود.


خرافات به باورها و اعتقادات بی‌اساسی گفته می‌شود که در فرهنگ‌های مختلف و در طول تاریخ وجود داشته است. افراد سودجو برای این که بتوانند خرافات مورد نظرشان را به مردم تحمیل کنند دست به دامان اعتقادات مذهبی مردم می‌شوند. از جمله خرافات در ایران می‌توان به اسپند دود کردن، قربانی برای رفع چشم زخم و. اشاره کرد.

آیا می‌دانید که خرافات چیست و از کجا می‌آید؟ اصلاً خرافات به چه معناست؟ آیا فقط مختص ایران است یا در جا‌های دیگر دنیا هم وجود دارد؟ نظر اسلام در مورد خرافات چیست؟ ستاره در این مقاله درباره خرافات با شما صحبت خواهد کرد.

خرافات

خرافات چیست؟

خرافات (Superstition) به معنی عادت‌ها و باور‌های غلط و بی‌اساسی است که مبنای عقلی و علمی ندارد و با موازین دینی هم سازگار نیست. با این حال می‌بینیم که در بسیاری از خرافات از نماد‌های دینی استفاده می‌کنند و ظاهری مقدس به آن می‌دهند.

تعریف خرافات

خرافه کلمه‌ای عربی از ریشه خرف» است که معنای چیدن میوه و یا پیری و فرتوتی می‌دهد. همچنین کلمه خریف به معنی پاییز هم از همین ریشه مشتق شده است.
در لغتنامه دهخدا و فرهنگ معین، خرافات این‌طور تعریف شده است:

خرافه در عرف لغوی، سخنان پریشان و نامربوط، ولی خوشایند یا عادت و عقیدتی بیرون از مبنای عقل و ناسازگار با آموزه‌ها و موازین شرع و حتی عرف را گویند.»


تاریخچه خرافات

در زمان‌های قدیم در قبیله عذره» که از طوایف اعراب بوده است مردی به نام خرافه» زندگی می‌کرد. این مرد مدتی ناپدید می‌شود و وقتی که دوباره به میان قبیله‌اش برمی‌گردد داستان‌های عجیب و غریبی نقل می‌کند به طوری که همه فکر می‌کنند او دیوانه و جن‌زده شده است. مردم که داستان‌های خرافه را باور نداشتند وقتی او چیزی را تعریف می‌کرد می‌گفتند: هذا حدیث خرافة و هو حدیث مستملح الکذب؛ این از گفته‌های خرافه است و این گفتاری بانمک، اما دروغ است.» و این‌چنین بود که به هر سخن دروغ و غیرقابل باوری سخن خرافه» گفته شد.
وقتی که آثار به جا مانده از گذشتگان را بررسی کنیم می‌بینیم که خرافات در بیشتر دوره‌های تاریخی وجود داشته است و جزئی از رفتار‌های فرهنگی، اجتماعی و فردی بوده است. در حال حاضر هم با این که عمل پیشرفت‌های باور نکردنی داشته است، اما همچنان خرافات ریشه‌کن نشده و در بین افراد و فرهنگ‌های مختلف وجود دارد.

خرافات در ایران

برخورد پیامبر (ص) با خرافات

در صدر اسلام در روزی که تنها فرزند پسر پیامبر (ص) از دنیا رفت خورشید گرفت و خیلی از اعراب آن زمان این خورشیدگرفتگی را به بزرگی مصیبت وارد شده به پیامبر (ص) ارتباط دادند. پیامبر (ص) که متوجه این موضوع شد به بالای منبر رفت و فرمود: آفتاب و ماه، دو نشانه بزرگ از قدرت بی‌پایان خدا هستند و سر به فرمان او دارند و هرگز برای مرگ و زندگی کسی نمی‌گیرند؛ هر موقع ماه و آفتاب گرفت، نماز آیات بخوانید». سپس از منبر پائین آمد و با مردم نماز آیات خواند.
پیامبر (ص) در دوران طفولیت هم از خرافات دوری می‌کرد. نقل شده است که وقتی پیامبر (ص) در دوران کودکی قصد داشت همراه برادرانش برای چرانیدن گوسفند به بیابان برود حلیمه، دایه‌اش مهره‌ای یمانی را برای محافظت او به گردنش انداخت. ولی حضرت محمد (ص) بلافاصله مهره را از گردن بیرون آورد و به حلیمه گفت: مادر جان آرام بگیر! این چیست؟ من خدایی دارم که مرا حفظ می‌کند.»


برخی از خرافات در فرهنگ‌های قدیمی

همیشه خرافات یک فرهنگ برای سایر فرهنگ‌ها غیرقابل باور و حتی خنده‌دار بوده و حتی یک مورد خرافی می‌تواند در فرهنگ‌های مختلف معنی‌های متفاوتی بدهد! مثلاً نمونه‌های زیر را بخوانید:

  • در اروپا اگر کسی بینی‌اش زیاد بخارد نشانه آن است که با کسی دعوا خواهد کرد.
  • در اسکاتلند اگر بینی کسی بخارد نشانه آن است که کسی عاشق دل‌خسته او شده است!
  • خارش بینی در کانادا نشانه آن است که آن فرد یا دیوانه خواهد شد یا با غریبه‌ای ملاقات می‌کند، یا احمقی را می‌بوسد و یا این که در خطر است!
  • درباره که کردن در انگلستان بر این باورند که اگر کسی دچار که شد نشانه آن است که یک نفر دارد به او فکر می‌کند!
  • یونانی‌ها معتقدند که که نشانه آن است که شخصی که از که کننده نفرت دارد در حال بدگویی از اوست و تنها راه نجات از که آن است که نام آن فرد را حدس بزند!

به نظر می‌رسد نقطه اشتراک همه فرهنگ‌ها در این زمینه مربوط به نحس بودن عدد ۱۳ است!

خرافات در مورد عدد 13 برخی از خرافات در ایران

 

در ادامه بعضی از خرافاتی که در بین ایرانی‌ها رایج است را بررسی می‌کنیم. البته گاهی ممکن است باور‌هایی بین مردم وجود داشته باشد که در اصل صحیح باشند، اما به تدریج به خرافات آلوده شده‌اند.


۱. چشم زخم: درباره این که چشم زخم خرافه است یا واقعیت قبلاً با شما صحبت کرده‌ایم. حتی در مقاله‌ای مجزا چشم زخم از دیدگاه قرآن و احادیث توسط ستاره بررسی شده است. ریشه خرافات مربوط به چشم زخم و شور چشمی به زمان‌های قدیم برمی‌گردد که افراد مرگ نابهنگام و ناگهانی اطرافیان خود را به دلیل نیروی اهریمنی می‌دانستند که در چشم بعضی از افراد خصوصاً آن‌هایی که رنگ چشم‌هایشان سبز کمرنگ بود وجود داشت. آن‌ها معتقد بودند که با شکستن تخم‌مرغ فرد چشم‌شور شناخته خواهد شد و اثر منفی چشم او از بین می‌رود.
در مجموع درباره چشم زخم می‌توان گفت که از نظر دین و عقل دلیلی برای رد پدیده چشم زخم وجود ندارد، اما این مسئله به معنای پذیرفتن خرافاتی که حول‌وحوش این موضوع وجود دارد نخواهد بود. شهید مطهری درباره چشم زخم می‌گوید:
چشم زخم اگر هم حقیقت باشد به این معنای رایج امروز در میان ما، بالاخص در میان طبقه نسوان (ن) که فکر می‌کنند همه مردم چشمشان شور است، قطعاً نیست. همان کفار جاهلیت هم به چنین چیزی قائل نبودند، بلکه معتقد بودند که یک نفر وجود دارد و احیاناً در یک شهر ممکن است یک نفر یا دو نفر وجود داشته باشند که چنین خاصیتی در نگاه و نظر آن‌ها باشد. پس قطعاً به این شکل که همه مردم دارای چشم‌شور هستند و همه مردم به اصطلاح نظر می‌کنند، نیست.»


۲. اسپند دود کردن: در روایات مختلف فقط به جنبه بهداشتی دود کردن اسپند اشاره شده است و باور مربوط به رفع چشم زخم توسط دود اسپند درست نیست.


۳. قربانی کردن برای رفع چشم زخم: بعضی از افراد معتقدند که وقتی کار جدیدی می‌کنند یا مثلاً خانه و ماشین می‌خرند برای آن قربانی کنند و خون آن را به ماشین می‌مالند. در زمان اعراب جاهلیت هم این پدیده مرسوم بوده و به آن ذبایح جن می‌گفتند یعنی قربانی‌هایی که جلوی کار جنیان را می‌گیرد. پیامبر (ص) در همان صدر اسلام این کار را باطل اعلام کرده بود.

 

۴. فال بد زدن: علامه طباطبایی در این باره می‌گوید: تفأل را که اگر خیر باشد تفأل و اگر شر باشد تطیّر می‌خوانند، عبارت است از استدلال به یکی از حوادث به حادثه‌ای دیگر، که بعداً پدید می‌آید و در بسیاری از مواردش مؤثر هم واقع می‌شود و آنچه را که انتظارش دارند پیش می‌آید؛ چه خیر و چه شر. چیزی که هست فال بد زدن، مؤثرتر از فال خیر زدن است (و این تأثیر مربوط به آن چیزی که با آن فال می‌زنند نیست، مثلاً صدای کلاغ و جغد نه اثر خیر دارد و نه اثر شر، بلکه) این تأثیر مربوط است به نفس فال زننده اسلام بین فال خوب و فال بد فرق گذاشته و دستور داده مردم همواره فال نیک بزنند و از تطیر، یعنی فال بد زدن نهی کرده و خود این دستور شاهد بر همان است که گفتیم اثری که در تفأل و تطیّر می‌بینیم مربوط به نفس صاحب آن است.»


از دیگر باور‌های خرافاتی ایرانیان عبارت‌اند از: بدشانسی، نحسی بعضی از روزها، توقف و صبر هنگام عطسه، بستن بخت دختران، روشن کردن شمع در زیارتگاه‌ها و قبور امامزادگان و سادات و علما، گره زدن نخ به ضریح‌ها و حرم‌ها، قفل زدن به ضریح برای رسیدن به مقصود و دفع شر دشمنان و بدخواهان، خواب‌نامه‌های جعلی، فال‌بینی و فال‌گیری و.

 


 

شفقنا زندگی- خرافات و باورهای ماورا الطبیعی در همه اعصار تاریخی جزئی جدایی ناپذیر از زندگی انسان بوده است. از جادوگرانی با چهره های نقاشی شده که برای تاثیرگذاری بر طبیعتی که در انسان در برابرش بی دفاع بوده تلاش کردند تا فالگیران و رمالان اینترنتی که شبکه های اجتماعی را اتاق خلوت امنی برای مطامع سودجویانه خود دیده اند تصویری ثابت از انسان در ذهن دارند. تصویری از چهره ای ناآگاه که می تواند هرگونه هزینه ای را برای خبری از آینده نامعلوم و یا حل مشکلی از مشکلات لاینجل بپردازد.

تفکر جادویی بخشی از زندگی انسانی است اما آن بخشی که به گفته دکتر علی باغبانیان روانپزشک باید تا پایان سه سالگی به آخر برسد. این استاد دانشگاه در گفت وگو با خبرنگار شفقنا زندگی با بیان اینکه در روانشناسی و مبحث مهارت های زندگی اصطلاحی به نام تفکر جادویی در کودکان داریم، توضیح می دهد: در این تفکیک بچه دو سه ساله زمانی که با دو اتفاق همزمان مواجه می شود یکی را عامل دیگری می گیرد. مثلا اگر پدر عطسه کند و همزمان رعد و برق بزند یک بچه دو ساله ممکن است رعد و برق را عامل عطسه و یا به عکس عطسه را عامل رعد و برق تصور کند.

به گفته وی، این تفکر تا پایان سه سالگی در کودکان نرمال است اما در سن چهار سالگی به بعد تفکر جادویی تضغیف می شود و از بین می رود.

افزایش عقاید خرافی با ورود اینترنت به زندگی  

دکتر باغبانیان در خصوص بازگشت این تفکرات جادویی در سنین بالاتر و نمود یافتن آن در قالب تفکرات خرافی دو علت عمده ذکر می کند؛ یکی انسان هایی که از مسائل اطلاع درستی ندارند و دیگری کسانی که از این جهالت و نادانی مردم سود می برند و نان می خورند و به نوعی بازاری برای خود درست کردند.

وی ادامه می دهد: به طور مثال فردی که بیماری تشنج دارد ممکن است از روی ناآگاهی به جای اینکه برای درمان به پزشک متخصص مراجعه کند پیش یک جن گیر یا رمال می رود. یعنی جهالت و نادانی افراد آنها را تحت تاثیر این تبلیغات غلط قرار می دهد.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه این اعتقادات با بالا رفتن سطح تحصیلات کم شده و مختص به جوامع سنتی و بسته روستایی بود، می افزاید: پس از انقلاب در شهرها و جوامع مترقی با بالا رفتن سطح سواد و تحصیلات، افراد کمتر به عقاید خرافی روی می آورند اما بعد از ورود اینترنت به زندگی امروزی و ارتباطاتی که در فضای مجازی برقرار شد برخی افراد که مشکلات لاینحلی از نظر خودشان  دارند در این فضا با تبلیغاتی مواجه می شوند که عقاید خرافی را رواج می دهند. تبلیغاتی مانند بستن زبان شوهر و یا سایر اطرافیان و یا دعای مهر و محبت که بعضا هزینه های کلانی هم برای آن دریافت می شود.

وی با اشاره به استفاده رمال ها و جادوگر ها و جن گیرها از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، خاطرنشان می کند: برخی این تصور را دارند که انتشار هر مطالبی در فضای مجازی به معنای واقعیت داشتن آن است. به همین دلیل در برخورد به مشکلات به جای یافتن راهکار درست و مراجعه به متخصص مربوطه چه در زمینه بیماری وچه در زمینه مشکلات خانوادگی و سایر مسائل تحت تاثیر این تبلیغات به سوی این اقدامات خرافی کشیده می شوند.

صدا و سیما خرافات را ترویج می دهد

باغبانیان همچنین به نقش رسانه های رسمی در ترویج باورهای خرافی اشاره می کند و می گوید: برخی رسانه های رسمی به ویژه صدا وسیما با ترویج خرافاتی در زمینه مسائل فرهنگی، اجتماعی، ی و اقتصادی که از حالت فردی خارج می شود به این عقاید دامن می زنند.

به گفته وی، ترویج این روحیات و افکار، جامعه را از عقلانیت، تدبیر، انصاف و عدالت دور می کند و به سمتی می برد که نتیجه آن معلوم نیست.

این روانپزشک با بیان اینکه بارها شاهد بودیم که صدا و سیما مسائلی غیر واقعی در زمینه مذهبی تبلیغ می کند، می افزاید: باورهایی مانند اینکه هر چقدر گناه کنید همین که شب قدر چند قطره اشک بریزید و قرآن به سر بگیرید تمام این گناهان بخشیده می شود، نمونه ای از مسائلی است که نه با عقل، نه با شرع و نه با منطق جور نیست. یکی دیگر از این دست باورهایی که در رسانه رسمی القا می شود این است که کافی است یک بار برای امام حسین سینه بزنید دیگر این کار شما را مجاز می کند که هر گونه ظلم و جور و گناهی بکنید.

به عقیده وی، برخی از اصناف از این خرافات سود می برند و به همین دلیل حاضر نیستند که این عقاید جمع شود.

گسترش روزافزون عقاید خرافی در بین نوجوانان

دکتر باغبانیان به افزایش باورهای خرافی در بین نوجوانان پس از گسترش شبکه های اجتماعی اشاره می کند و تاکید دارد: گسترش این عقاید به ویژه در بین نوجوانان این عقاید هم برای زندگی فردی و هم برای جامعه خطرناک است.

وی با بیان اینکه بخشی از عقاید خرافی جنبه فردی و بخشی جنبه اجتماعی دارند، اضافه می کند: خرافاتی که جنبه شخصی دارد مستقیما با زندگی فرد یا خانواده او در تماس است. این نوع از خرافات اگرچه خطرناک است و آینده خوبی ندارد اما باز هم به افراد خاصی محدود است و دامنه تاثیر آن کم است. اما خرافاتی که در جنبه های مختلف اجتماعی گسترش می یابد می تواند آینده یک جامعه را تهدید کند و باید در این باره هوشیار بود.

عقاید خرافی احساس مسوولیت فرد را از بین می برد

دکتر باغبانیان با بیان اینکه در زندگی فردی گرایش به خرافات فرد را به سمت و سویی می برد که نقش خود را در مسائل و امور زندگی کاملا نادیده می گیرد، می گوید: در چنین حالتی فرد تلاش و فعالیتی را که به عنوان یک انسان می تواند داشته باشد کنار می گذارد و وارد فضایی می شود که انگار قرار است همه مسائل توسط نیروهای خاصی از دور انجام شود. به این صورت طبیعی است که فرد دست از تلاش بر می دارد و در برابر اقدامات خود احساس مسوولیت نمی کند.

وی به تاثیر این عقاید بر زندگی فردی و شغلی افراد اشاره و خاطرنشان می کند: عقاید خرافی بر آینده و ارتباطاات اجتماعی فرد تاثیرگذار است. ضمن اینکه فرد به این باور می رسد که مشکلی که توسط نیروهای ماورا الطبیعه حل می شود توسط نیروهای فراواقعی نیز به وجود امده بنابراین نقش خودر ا به عنوان مقصر نمی پذیرد و به دنبال شناسایی عامل تقصیر و قصور نمی رود. در چنین شرایطی فرد مانند یک عروسک خیمه شب بازی در اختیار افراد رمال و جادوگر و جن گیر قرار می گیرد.

به گفته این استاد دانشگاه، گسترش عقاید خرافی در بین افراد تحصیلکرده واقعی نیست اما برخی تحصیل کردگان که ادعای تحصیل دارند و خود را جزء علمای دینی می دانند در زمینه مسائل مذهبی خرافات را ترویج می دهند.

وی به اعتماد نسبی جامعه ایرانی به قشر و دانشگاهی اشاره می کند و می گوید: در برخی از مقاطع تاریخی پس ازانقلاب یکی از اهداف افراد ترویج خرافات بود به گونه ای این عقاید در مسائل ی نیز تاثیرگذار شد.

خرافات دینی باورهای جامعه را به چالش می کشد

باغبانیان با بیان اینکه خرافات دینی می تواند جمع کثیری از مردم را در بر بگیرد، خاطرنشان می کند: این نوع از خرافات به مراتب خطرناکتر است و به رغم اینکه پولی برای آن رد و بدل نمی شود اما در اصل باعث تحمیق و نادان فرض کردن افراد است که سود و ثمرش به جیب افراد سوء استفاده گر و می رود.

وی با اشاره به شکل گیری فرقه های مذهبی منحرف و عرفان هالی کاذب در پی افزایش عقاید خرافی در بین افراد جامعه، ادامه می دهد: این حلقه ها و اجتماعات با هر گرایش و عقیده ای می تواند برای جامعه و اعتقادات مردم بسیار خطرناک باشد.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

رنگین کمون جینگیلی